• وبلاگ : كليد طلايي
  • يادداشت : واژه ها
  • نظرات : 1 خصوصي ، 30 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرجان اوقانيان 
    اين‌ شخص‌ ولگرد در واقع‌ دستيار آزمايش‌گر بود و از دريافت‌ هر کمکي‌ امتناع‌ مي‌کرد. نمرات‌ بالاي‌ دينداري‌ دروني، اصرار در کمک‌ به‌ فرد مورد نظر (دستيار آزمايش‌گر) علي‌رغم‌ عدم‌ تمايل‌ وي‌ به‌ دريافت‌ کمک‌ را نشان‌ داد، و آنهايي‌ که‌ در مقياس‌ جستاري‌ نمرات‌ بالايي‌ کسب‌ کرده‌ بودند با مشاهدة‌ عدم‌ تمايل‌ فرد ولگرد به‌ کمک، به‌ او کمک‌ نمي‌کردند. تلاش‌ دينداران‌ دروني‌ براي‌ کمک‌ به‌ فرد ولگرد، به‌ لحاظ‌ نظري، فقدان‌ حساسيت‌ واقعي‌ آنها به‌ شخص‌ قرباني، و علاقه‌مندي‌ بيشتر آنها را به‌ خودنمايي‌ منعکس‌ مي‌کرد. در واقع، تفسير اين‌ يافته‌ بدين‌ صورت‌ است‌ که‌ دينداران‌ دروني‌ به‌ نياز واقعي‌ شخص‌ ولگرد (عدم‌ تمايل‌ به‌ دريافت‌ کمک) بي‌اعتنا بودند و بيشتر تمايل‌ به‌ خودنمايي‌ و جامعه‌پسندي‌ داشتند. در مقابل، واکنش‌ افرادي‌ که‌ در مقياس‌ جستاري‌ نمرات‌ بالايي‌ داشتند، نشان‌دهندة‌ احساس‌ مسؤ‌ليت‌ آنها نسبت‌ به‌ نيازهاي‌ واقعي‌ ديگران‌ بود (بيتسون‌ و گري(59)،1981).
    با اين‌ حال، تعدادي‌ از مشاهدات‌ چنين‌ تفسيري‌ را زير سؤ‌ال‌ برده‌ و بر اين‌ امر تأکيد کرده‌اند که‌ شايد پافشاري‌ بيشتر دينداران‌ دروني‌ ناشي‌ از انگيزة‌ بيشتر آنها براي‌ کمک‌ به‌ فرد قرباني‌ باشد. در واقع، مقياس‌ دينداري‌ دروني‌ با پرسشنامه‌اي‌ که‌ توجه‌ همدلانه‌ به‌ ديگران‌ را ارزيابي‌ مي‌کند، مستقيماً‌ همبسته‌ است. به‌ علاوه، نمرات‌ بالاي‌ مقياس‌ جستاري‌ بيشتر اضطراب، نوروزگرايي، و عدم‌ استقلال‌ را پيش‌بيني‌ مي‌کند تا کنش‌وري‌ روان‌شناختي‌ سالم‌ (واتسن‌ و همکاران، 1992؛ واتسن‌ و همکاران، 1986).
    بنابراين، پافشاري‌ نکردن‌ در کمک‌ به‌ شخص‌ مورد نظر ممکن‌ است‌ انعکاسي‌ از احساس‌ ناايمني‌ آنهايي‌ که‌ نمرات‌ بالايي‌ در مقياس‌ جستاري‌ به‌ دست‌ آورده‌اند باشد، و نه‌ حاصل‌ حساسيت‌ بيشتر آنها به‌ نيازهاي‌ واقعي‌ ديگران. به‌ علاوه، دو مطالعه‌اي‌ که‌ اخيراً‌ انجام‌ شده‌ است‌ نشان‌ مي‌دهد که‌ دينداري‌ جستاري‌ - حداقل‌ در برخي‌ نمونه‌ها - فقدان‌ علاقه‌ به‌ دين‌ را پيش‌بيني‌ مي‌کند. بنابراين، به‌ نظر مي‌رسد که‌ مقياس‌ جستاري‌ اصلاً‌ يک‌ روش‌ ديني‌ در زندگي‌ را ارزيابي‌ نمي‌کند (واتسن‌ و همکاران، زيرچاپ).
    چنين‌ مطالعاتي‌ نشان‌ مي‌دهد که‌ پژوهشهاي‌ تجربي‌ در روان‌شناسي‌ دين‌ همواره‌ نسبت‌ به‌ نقد و برداشتهاي‌ متفاوت‌ با روش‌ خود گشوده‌ و باز هستند. وظيفة‌ هر برنامة‌ تحقيقاتي، بسط‌ و اشاعة‌ يک‌ ديدگاه‌ و سپس‌ دفاع‌ از آن‌ ديدگاه‌ در پاسخ‌ به‌ چالش‌هاي‌ ديگران است. اين‌ امر در مورد خط‌ پژوهشي‌ آلپورت‌ نيز به‌ وضوح‌ صدق‌ مي‌کند، و کاوش‌ درخصوص‌ عواملي‌ که‌ با «زمينة‌ ايدئولوژيکي»(60) همخوان‌اند، امکان‌ رشد، دفاع‌ و گسترش‌ اين‌ خط‌ پژوهشي‌ را فراهم‌ مي‌سازد. از اين‌ روي‌ ، هر محققي‌ که‌ علاقه‌مند به‌ گسترش‌ روي‌آورد آلپورت‌ بر روي‌ آزمودنيهاي‌ مسلمان‌ است، احتمالاً‌ بايستي‌ با چنين‌ فرايندي‌ رودرروي‌ شود.

    ‌‌‌ايمان‌ مسلمين‌ و جهت‌گيري‌ ديني‌ آلپورت
    بررسي‌ متون‌ ديني‌ و عرفاني‌ مسلمين‌ بر امکان‌ به‌کارگيري‌ مفهوم‌سازيهاي‌ آلپورت‌ در روان‌شناسي‌ دين‌ مسلمين‌ صحه‌ مي‌گذارد. براي‌ مثال، سخنان‌ امام‌علي(ع) رهبر ديني‌ مسلمين‌ پس‌ از حضرت‌ محمد(ص)، درخصوص‌ انواع‌ عبادت، با جهت‌گيريهاي‌ ديني‌ آلپورت‌ قابل‌ تطبيق‌ است‌ (نهج‌البلاغه، ص‌ 400). وي‌ عبادت‌ را به‌ سه‌ سنخ‌ تقسيم‌ مي‌کند: عبادت‌ ناشي‌ از ترس، عبادت‌ ناشي‌ از کسب، و عبادت‌ ناشي‌ از ميل‌ به‌ سپاس. «گروهي‌ خدا را براي‌ بخشش‌ مي‌پرستند، و اين‌ پرستش‌ بازرگانان‌ است. گروهي‌ او را از روي‌ ترس‌ عبادت‌ مي‌کنند و اين‌ عبادت‌ بردگان‌ است، و گروهي‌ او را براي‌ سپاس‌ مي‌پرستند و اين‌ پرستش‌ آزادگان‌ است‌ (حکمت، 237).» نزديک‌ به‌ اين‌ مضمون‌ از ديگر پيشوايان‌ چون‌ امام‌ حسين(ع)، امام‌ باقر (ع) و امام‌ صادق‌ (ع) نيز روايت‌ شده‌ است.
    براساس‌ سخنان‌ امام‌علي(ع)، عبادت‌ از روي‌ ترس‌ (بردگان) و کسب‌ (بازرگان) روي‌آورد ابزارگرايانه‌ به‌ دين‌ است. اين‌ دو گروه، عبادت‌ را ابزاري‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ اهداف‌ ديگر خود مي‌کنند. روي‌آوردن‌ بردگان‌ به‌ عبادت‌ براي‌ دوري‌ از دوزخ‌ است، و روي‌آوردن‌ بازرگانان‌ به‌ دين‌ براي‌ نزديکي‌ به‌ فردوس.