• وبلاگ : كليد طلايي
  • يادداشت : واژه ها
  • نظرات : 1 خصوصي ، 30 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرجان اوقانيان 
    با وجود اين، چنين‌ چيزي‌ به‌ صورتي‌ پايدار قابل‌ مشاهده‌ نبود و حضور تعداد زيادي‌ از افراد ديندار نامتمايز، نتايج‌ را مشخصاً‌ غيرقابل‌ پيش‌بيني‌ مي‌ساخت. در واقع، بين‌ تعداد افراد ديندار نامتمايز در يک‌ نمونه، و شکست‌ پژوهش‌ در دستيابي‌ به‌ نتايج‌ پيش‌بيني شده‌ ارتباط‌ وجود دارد (موريس(41)، هود، و واتسن، 1989).
    در مطالعة‌ ديگري، توانايي‌ مقياس‌ دينداري‌ دروني‌ در پيش‌بيني‌ افسردگي‌ کمتر، هنگامي‌ ملموس‌تر شد که‌ درصد افراد با دينداري‌ دروني‌ بيشتر شود (واتسن‌ و همکاران،a 1989
    ). به‌طور خلاصه، تفسير داده‌هاي‌ پژوهش‌ درخصوص‌ جهت‌گيري‌ ديني، نيازمند آگاهي‌ از نوع‌ دينداري‌ آزمودني‌هاي‌ تحقيق‌ است.

    ‌‌ارزشهاي‌ متعارض‌ بين‌ دين‌ و روان‌شناسي‌
    2. دومين‌ پيچيدگي‌ و مشکل‌ مرتبط‌ با روش‌ تحقيقي‌ آلپورت، بر تعارض‌ احتمالي‌ ارزشهاي‌ حاکم‌ بر روان‌شناسي‌ معاصر، و ارزشهاي‌ اديان‌ سنتي‌ متمرکز است. بنابراين، مقياسهاي‌ روان‌ شناختي‌ ممکن‌ است‌ شامل‌ موادي‌ باشند که‌ پيدا و يا پنهان‌ در برابر ايمان‌ ديني‌ سوگيري‌ داشته‌ باشند. مثلاً‌ روان‌شناسان‌ انساني‌نگر، از خودشکوفايي‌ به‌ عنوان‌ سلامت‌ رواني‌ آرماني‌ يادمي‌کنند و بهزيستي‌ فرد را مهمتر از بهزيستي‌ جامعه‌ مي‌دانند. برخي‌ از محققان‌ معتقدند که‌ چنين‌ مفروضه‌اي‌ به‌ افزايش‌ خودمحوري(42) مي‌انجامد (والاچ(43) و والاچ، 1983) و اين‌ امر با باورهاي‌ ديني‌ سنتي‌ عميقاً‌ ناسازگار است‌ (ويتز(44)، 1977). در واقع، يک‌ پرسشنامه‌ خود شکوفايي‌ فرض‌ مي‌کند که‌ افراد خودشکوفا در مقام‌ پاسخ‌ به‌ پرسشنامه، جملاتي‌ نظير «من‌ عميقاً‌ ديندارم» را نفي‌ مي‌کنند (واتسن‌ و همکاران، 1989).
    چنين‌ مواردي‌ نشان‌ مي‌دهد که‌ براساس‌ برخي‌ مفروضات‌ و تئوريهاي‌ روان‌شناسي، دينداريهاي‌ سنتي‌ بنابه‌ تعريف‌ پديده‌هايي‌ ناسالم‌اند. اين‌ مسئله‌ مثال‌ آشکاري‌ از سوگيري‌ روان‌شناسي‌ معاصر در مقابل‌ افراد ديندار است، و اين‌ سوگيريها در ديگر مقياسهاي‌ روان‌شناختي، ماهيتي‌ ظريفتر و پنهان‌تر دارند.