• وبلاگ : كليد طلايي
  • يادداشت : واژه ها
  • نظرات : 1 خصوصي ، 30 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرجان اوقانيان 
    مقياس‌ «دينداري‌ دروني» براي‌ ارزيابي‌ ايمان‌ بالغانه‌ طراحي‌ شده‌ است. در چنين‌ جهت‌گيري‌اي، دين‌ کنش‌وري‌ خودمختار و مستقلي‌ مي‌يابد و انگيزة‌ برتر مي‌شود. براي‌ اشخاصي‌ که‌ داراي‌ دينداري‌ دروني‌ هستند، نيازهاي‌ غيرديني‌ هرچقدر هم‌ که‌ مهم‌ باشد، اهميت‌ غايي‌ کمتري‌ دارند. اين‌ افراد سعي‌ مي‌کنند تا آنجا که‌ ممکن‌ است، اين‌ نيازها را با باورها و تکاليف(13) ديني‌ خود هماهنگ‌ سازند. معتقد بودن‌ به‌ يک‌ آيين، فرد را براي‌ دروني‌ساختن‌ و پيروي‌ کامل‌ از آن‌ برمي‌انگيزد. افراد با چنين‌ انگيزه‌اي‌ از دينشان‌ استفاده‌ نمي‌کنند، بلکه‌ با آن‌ زندگي‌ مي‌کنند (آلپورت‌ و راس، ص‌ 434).
    مقياس‌ دينداري‌ دروني‌ موادي‌ اينچنين‌ دارد: «اين‌ برايم‌ مهم‌ است‌ که‌ بخشي‌ از وقتم‌ را در تنهايي‌ به‌ تفکر و تأمل‌ دربارة‌ باورهاي‌ ديني‌ خود بگذرانم.» يا «من‌ با جديت‌ تلاش‌ مي‌کنم‌ دينم‌ را با تمام‌ رفتارهاي‌ زندگيم‌ همراه‌ کنم.»، و يا «باورهاي‌ ديني‌ام‌ در واقع‌ زيربناي‌ اصلي‌ روش‌ من‌ در زندگي‌ هستند». بنابراين‌ در ايمان‌ دروني، ابعاد روحاني‌ اوليه‌ مي‌شود و فرد تلاش‌ مي‌کند که‌ جنبه‌هاي‌ غيرالهي‌ و سکولار زندگي‌ را با ايمان‌ خود سازگار کند.
    مقالة‌ آلپورت‌ و راس، خط‌ پژوهشي‌اي‌ را به‌ وجود آورد که‌ در آن‌ برخي‌ از روان‌شناسان‌ در صدد برآمدند تا ابزارهاي‌ بهتري‌ براي‌ سنجش‌ دينداري‌ بسازند (هوگ(14) 1972، گورش(15) و مک‌ فرسول،(16) 1989). از همه‌ مهمتر اينکه‌ بسياري‌ از دانشمندان‌ علوم‌ رفتاري‌ شروع‌ به‌ استفاده‌ از مقياس‌ آلپورت‌ و راس، و ديگر مقياسهاي‌ مشابه‌ براي‌ تعريف‌ و تشريح‌ همبسته‌هاي‌ باورهاي‌ ديني‌ بيروني‌ و دروني‌ کردند. در اين‌ روش، افراد به‌ مقياس‌ جهت‌گيري‌ ديني‌ و ديگر پرسشنامه‌هايي‌ که‌ با هدف‌ اندازه‌گيري‌ جنبه‌هاي‌ ديگري‌ از کنش‌وري‌ روان‌شناختي‌ و اجتماعي‌ طراحي‌ شده‌اند، پاسخ‌ مي‌دهند. سپس‌ پاسخهاي‌ داده‌ شده‌ به‌ تمامي‌ پرسشنامه‌ها تحليل‌ آماري‌ مي‌شوند تا همبستگي‌ اين‌ دو انگيزه‌ با سازش‌ يافتگي‌ روان‌شناختي‌ و يا بازداري‌ آن‌ مشخص‌ شود.
    در اين‌ مطالعات، ديدگاه‌ آلپورت‌ در خصوص‌ دين‌ بيش‌ و کم‌ تأييد شده‌ است. ادبيات‌ پژوهشي‌ مرتبط‌ در اين‌ زمينه‌ بسيار گسترده‌ است‌ و تنها امکان‌ استفاده‌ از نمونه‌اي‌ از پژوهشهايي‌ که‌ مفهوم‌ سازيهاي‌ اوليه‌ آلپورت‌ را تأييد کرده‌اند وجود دارد. بازبينيهاي‌ وسيعتر درخصوص‌ اين‌ خط‌ پژوهشي‌ در مقالات‌ متعددي‌ منعکس‌ شده‌ است‌ (از جمله‌ بيتسون(17) و همکاران، 1993، دونايي(18)1985، هود(19) و همکاران، 1996).