ويژگيهاي افراد داراي انگيزه پيشرفت
حداکثر عملکرد در تکاليف نسبتا چالش انگيز در افرادي با انگيزش پيشرفت بالا
افرادي که نياز پيشرفت زيادي دارند در تکليفي که به آنها گفته شده از نظر دشواري متوسط بهتر از افرادي که نياز پيشرفت کمي دارند عمل ميکنند. وي افراد با نياز پيشرفت زياد بهتر از افراد با نياز پيشرفت کم در تکاليف آسان يا دشوار عمل نميکنند و عملکرد در تکاليف نسبتا دشوار براي فرد با نياز پيشرفت زياد مشوق مثبتي را فراهم ميسازد که فرد با نياز پيشرفت کم آن را تجربه نميکند. فرد با نياز پيشرفت زياد به دنبال چالش متوسط است زيرا اين نوع چالش مهارت و تونايي وي را بهتر ميآزمايد. موفقيت از طريق مهارت خود شخص به فرد با نياز پيشرفت زياد اين احساس را ميدهد که کار وي خوب انجام شده است، احساس که اهميت خاصي براي اين افراد دارد.
پايداري در افراد با انگيزش پيشرفت بالا
افراد با نياز پيشرفت زياد نه تنها تکاليف نسبتا دشوار را ترجيح ميدهند بلکه پايداري بيشتري نيز در اين تکاليف دارند و پايداري کم در تکاليف آسان و دشوار افراد شديدا پيشرفتگرا هنگام روبه رو شدن با شکست در تکاليف دشوار در مقايسه با افراد پيشرفتگراي کم پايداري زيادي نشان ميدهند. افراد با نياز پيشرفت زياد عموما استقامت بيشتري دارند و تا مدت زمان بيشتري به کار خود ادامه ميدهند.
رفتارهاي بازرگاني در افرادي با انگيزش پيشرفت بالا
مک کللند که تحقيقات مفصلي روي انگيزش پيشرفت داشته است ارتباط نيرومندي را بين
رفتارهاي بازرگاني و انگيزه پيشرفت مشاهده کرده است. او دانشجويان را از نظر نياز پيشرفت مورد بررسي قرار داد و انتخابهاي شغلي آنها را 14 سال بعد پي گيري نمود. هر يک از شغلهاي دانشجويان با عنوان بازرگاني دسته بندي شد. اکثر افرادي که که مشاغل بازرگاني داشتند در آزمون 14 سال قبل خود انگيزه پيشرفت بالايي نشان داده بودند.
زمينه اجتماعي انگيزه پيشرفت
هنگام توصيف انگيزه پيشرفت ضروري است که زمينههاي اجتماعي آن توجه شود. هر فرد تلاش ميکند به نحوي به وظائف مورد نظر خويش عمل کند ولي از آنجا که اين امر در يک محيط اجتماعي اتفاق ميافتد. مفاهيمي از قبيل تشريک مساعي ، رقابت ، تشکيل گروه ، اهداف گروه و پيشرفت گروهي نيز مطرح ميشود. در ميان آثار اجتماعي انگيزه پيشرفت ميتوان به آثار مثبت اجتماعي آن اشاره کرد که مورد توجه بيشتري قرار ميگيرند. با توجه به اينکه بيشتر افراد جامعه موفقيت در انجام وظائف را يک هدف مثبت در نظر ميگيرند و در اين زمينه تلاش ميکنند در نتيجه به آثار مثبتي از قبيل فزوني انتظار موفقيتهاي بعدي غرور و صلاحيت بيشتر دست مييابند. بنابراين موفقيت داراي آثار مثبت اجتماعي است.
دستيابي به هدف مورد انتشار موجب تجلي موفقيت ميگردد و در اين صورت افراد نسبت به يکديگر برخورد صميمانه و خير انديشانه از خود نشان ميدهند. در يکي از آزمايشاتي که در اين زمينه انجام شد، محققان نتيجه گرفتند که افراد موفق نسبت به افراد ناموفق در زمينه کارهاي اجتاعي و عام المنفعه و مددياري آمادگي بيشتري از خود نشان مي دهند. آنها معتقد بودند که بين موفقيت و گرايش به کارهاي مردم پسند رابطه وجود دارد. نتيجه تحقيق ديگري نشان داد که وجود
احساس موفقيت در افراد باعث ميشود که آنها به شکلات ديگران بيشتر رسيدگي کنند.
تاثير عدم موفقيت بر رفتار به درستي معلوم نيست ولي وقتي موفقيت سبب افزايش
رفتار اجتماعي ميشود، ميتوان تصور کرد که عدم موفقيت در بروز رفتارهاي ضد اجتماعي موثر باشد. گاهي افرادي که موفق نميشوند، سعي ميکنند
عزت نفس خويش را به صورت سطحي با رفتارهاي بلند پروازنه بهبود بخشند. تاثير عدم موفقيت به عواملي از قبيل زمينههاي اجتماعي و موقعيت اجتماعي که فرد در آن موقعيت موفق نشده است، بستگي دارد.
روشهاي اندازه گيري انگيزه پيشرفت
رايجترين شيوه اندازه گيري انگيزههاي پيشرفت
آزمون TAT است که توسط "هنري موراي" ارائه شده است. TAT مجموعهاي ار تصاوير را به آزمودني نشان ميدهد و از او ميخواهد تا داستانهاي کوتاهي درباره وقايع نقاشي شده در هر تصوير بسازد. محتوا و موضوعي که فرد براي تصوير ارائه شده در قاب داستان ارائه ميکند، ميتوانند بيانگر نيازها و انگيزههاي پيشرفت باشند: مثلا ممکن است فردي براي يکي از تصاوير آزمودن TAT موضوع تلاش شخصي را براي راه يابي به دانشکده پزشکي ، دکتر شدن و کشف درمان براي يک بيماري لاعلاج را مطرح کند چنين محتوايي يک موضوع مربوط به انگيزه پيشرفت است.
علاوه بر آزمون TAT مقياسهاي ديگري نيز براي بررسي انگيزه پيشرفت مورد استفاده قرار گرفتهاند که مقياسهاي خود سنجي رواج بيشتري پيدا کردهاند چون راحتتر قابل اجرا و نمره گذاري و تفسير هستند. در اين ميان ميتوان به مقياس pmt هرمنزو پرسشنامه انگيزش پيشرفت هلم ديچ و اسپنس اشاره کرد.